به همت عکاسان ماهنامهٔ گیلان ٚ اؤجا نمایشگاه گروهی عکس خیابانی با عنوان «زحمتکشان» در شنبه بازار بندر انزلی برگزار شد. این نمایشگاه که با همکاری بخش فرهنگی شهرداری و با آثاری از مانی رمضانی، روناک روشن، احمد زاهدی، نیما میرزایی، هومان وثیقی و متین یزدانی همراه بود با استقبال مردم مواجه شد.
تیم فوتبال زنان ملوان بندرانزلی پس از دو سال از تاریخ انحلالش، با انگیزه و پر قدرت بار دیگر به عرصۀ رقابتهای فوتبالی زنان پا گذاشته است. این تیم با مربیگری مریم ایراندوست و با استفاده از بازیکنانی همچون سارا قمی، بازیکن ملی پوش تیم ملوان که در فصل قبل از انحلال تیم عنوان خانم گل لیگ برتر را کسب کرده بود، توانست با پیروزیهای پرگل و شکست سه تیم از لیگ دستۀ یک به لیگ برتر راه یابد. این تیم که از بدو ورودش از سال ۱۳۸۴ یکی از تیمهای با کیفیت لیگ برتر زنان بوده و بارها عنوان نایب قهرمانی را به دست آورده است، گرچه با بی مهری و با بی توجهی و حتی گاهی با توهین و تهمت رو برو بوده، به کارش ادامه داده و در فصل جدید فوتبال با دستانی پر به میدان آمده است.
بندر انزلی شهری ساحلی کوچکیست که مردمی فوتبالدوست و متعصب نسبت به تیم ملوان دارد. تیم ملوان زنان نیز به حمایت و دلگرمی نیاز دارد تا بتواند در مسیر سخت و دشواری که پیش رو دارد قدم بردارد. اکنون که بازیکنان تیم با حضور در باشگاههای ورزشی و دعوت از آنان برای دیدن بازی در ورزشگاه و تشویق تیم، برای حمایت از تیمشان تلاش میکنند، چه خوب است تمام زنان و دخترانی که دلشان برای فوتبال میتپد و ورزش را حرکتی مفید،سلامت بخش، و نشاط آور برای همه میدانند به ورزشگاه بیایند و با تشویق این تیم تازه جان گرفته آن را در این مسیر یاری کنند.
فوتبال ورزشی گروهی و تیمیست که سالها در انحصار مردان بوده ولی چندین سال است که زنان نشان دادند در این ورزش به ظاهر مردانه، حرفهایی برای گفتن دارند و اگر امکانات و پشتیبانی خوبی در اختیار داشته باشند میتوانند در عرصههای جهانی نیز بدرخشند. به امید آن روز.
یادداشت من دربارۀ منع خشونت علیه زنان در روزنامۀ همشهری:
یکی از انواع خشونت در سراسر جهان خشونت خانوادگی است که از طرف اعضای خانواده نسبت به عضو ضعیفتر که اغلب زنان و دختران خانواده هستند، صورت میگیرد و در اکثر مواقع فرد آسیبدیده، به دلایلی همچون حفظ آبرو، وابستگی عاطفی، مالی، نداشتن سرپناه و پشتیبان مناسب از بیان خشونت سر باز میزند. برای بررسی مسائل و مشکلات افرادی که در ایران درگیر این نوع خشونت هستند کارزاری با نام منع خشونت خانوادگی پنجم آذر ۱۳۹۵ به راه افتاد که هدف آن مستندسازی روایات و تجارب زیسته زنان در زمینه خشونت خانوادگی بود. این کارزار که فعالیت خود را با بیانیهای با امضای جمعی از فعالان حقوق زنان شروع کرده، با برگزاری کارگاههای آموزشی- ترویجی در شهرهای مختلف، پخش دفترچههای راهنما و گفتوگوی چهره به چهره با مردم، روایتهای آنان را بهصورت مکتوب جمعآوری کرده است؛ همچنین در بخش رسانه با ساخت انیمیشن و فیلمهای مستند درباره خشونت خانوادگی، فعالیت کرده است.
علاوه بر این توانسته با دیگر فعالان عرصههای اجتماعی و وکلا ارتباط برقرار کرده و توجه و حمایت آنان را جلب کند. در طرح اولیه کارزار، مدت فعالیت آن یک سال در نظر گرفته شده اما فعالان تصمیم گرفتند با توجه به شرایط موجود فعالیت آن را یک سال دیگر ادامه دهند تا بتوانند به پیشنویس درستتری از قانون منع خشونت دست یابند و طیف گستردهتری از ضرورت تصویب قانون منع خشونت خانوادگی آگاه شوند و کارزار بتواند به اهداف خود نزدیک شود. این کارزار که برای نخستینبار در ایران به راه افتاده با مشکلات زیادی روبهرو بوده اما از دستاوردهای آن میتوان به شکست سکوت در برابر خشونت خانوادگی و آگاهسازی جامعه و تهیه پیشنویس قانونی از سوی جامعه مدنی ایران برای رفع آن، که از دل تجارب و نوشتههای زنان خشونت دیده برآمده است و تجربهای مهم و عینی است، اشاره کرد.
این یادداشت در صفحۀ آخر روزنامۀ همشهری، مورخ دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ منتشر شده است.
گفتوگوی من با جمعی از فعالان کارزار منع خشونت خانگی در روزنامۀ قانون:
منع خشونت خانوادگی، فعالیت جمعی از زنان برای ثبت و انتشار خشونت در خانوادهها، با هدف ممانعت از افزایش و تکرار آن و آگاهی بخشی به قربانیان و زنان خشونت دیده است که از آذر سال ۹۵ آغاز شد. این فعالان سعی کردند در قالب شبکههای اجتماعی به گفتوگو با زنانی که در خانه و محیط کار یا زندگی خود در معرض انواع و اقسام خشونت قرار گرفتند، مصاحبه و نتایج آن را برای آشنایی دیگر زنان ثبت و منتشر کنند. در آستانه دوسالگی کارزار منع خشونت خانوادگی و همزمان با نزدیک شدن به روز جهانی مقابله با خشونت علیه زنان، با «بنفشه جمالی» و «جلوه جواهری» که از ابتدا در این حرکت جمعی فعال بودهاند گفت وگویی کردهایم. در این گفتوگو، این دو فعال حقوق زنان به اهداف، عملکرد، موانع و دستاوردهای کارزار اشاره کردهاند.
با کلیک بر ادامۀ مطلب در پائین همین فرسته، متن کامل این گفتوگو را بخوانید.
به همت انجمن سینمای جوانان بندر انزلی چهارم آبانماه ۱۳۹۷، فیلم خانهٔ پدری به کارگردانی کیانوش عیاری در سالن نمایش ادارهٔ ارشاد بندر انزلی به نمایش در آمد سپس با حضور کارگردان و منتقدان آقایان امین صالحی و پور محمد رضا جلسهٔ نقد و بررسی فیلم برگزار شد. در ابتدا آقای رحمانزاده رئیس اداره فرهنگ و ارشاد بندر انزلی ضمن تقدیر و تشکر از انجمن سینمای جوانان بندر انزلی بر لزوم حمایت تماشاگران از اکران فیلمهای به نمایش درآمده در سالنهای سینما تأکید کرد.
آقای قاروریانی به عنوان مجری برنامه با اشاره به سابقه نمایش فیلم آنسوی آتش از ساختههای کیانوش عیاری در سال ۱۳۶۷ در بندر انزلی و حضور کارگردان در زمان اکران در این شهر به سابقهٔ فیلمسازی این کارگردان سینمای مستقل پرداخت.او با اشارهٔ به اولین فیلم عیاری (تنورهٔ دیو) که با پوستر نامتعارفش سر و صدای زیادی بر پا کرد تا ساخت سریال روزگار قریب که ۵ سال طول کشید به فیلم آبادانیها پرداخت که در سال ۱۳۷۱(۱۹۹۴م) برندهٔ جایزهٔ پلنگ طلایی از جشنواره لوکارنو شد. در ادامه فیلم خانهٔ پدری به نمایش درآمد و پس از آن جلسهٔ نقد و بررسی با حضور کارگردان و منتقدان و تماشاچیان برگزار شد.
فیلم خانهٔ پدری که محصول سال ۱۳۸۹ است تاکنون اجازهٔ نمایش عمومی نیافته و برخی علت آن را صحنهٔ خشن قتل دختر خانواده به دست پدر و برادرش میدانند.
کیانوش عیاری متولد سال ۱۳۳۰ در اهواز است و کارش را با ساخت فیلم کوتاه ۸ میلیمتری آغاز کردهاست.
درحال حاضر ۲۹ درصد جمعیت کشور در روستاها ساکن هستند و بدون توسعۀ روستا، توسعۀ شاخصهای سلامت روستائیان نیز ممکن نیست. از مهمترین نقشهای خانههای بهداشت، آموزش بهداشت است و بهورزان وظایفی چون سرشماری سالانه و ثبت اطلاعات، آموزش بهداشت عمومی و آموزش تنظیم خانواده و مراقبتهای تغذیهای، واکسیناسیون و ایمن سازی نظارت برموازین بهداشت حرفهای و غربالگری جمعیت تحت پوشش یا گروههای سنی، جنسی و شغلی خاص در زمانهای معین یا به صورت مستمر به عهده دارند.
در این یادداشت مختصراً به نقد نقش خانههای بهداشت و سلامت زنان در استان گیلان پرداختهایم. بهداشتی که شامل مراقبتهای دوران بلوغ، مراقبتهای بهداشتی خانواده، مشاوره و ارائۀ برنامۀ تنظیم خانواده، پیشگیری از بارداری و وسایل و آموزشهای مربوط به آن، نحوۀ زایمان، مراقبتهای پس از بارداری برای مادر و کودک و معاینات و آزمایشهای مربوط به سلامت جسمی و جنسی زنان (معاینۀ دورهای پستان برای آگاهی از وجود سرطان و تست پاپ اسمیر که باید بطور منظم و سالانه برای زنانی در محدودۀ سنی ۴۰ سال به بالا انجام شوند) بررسی و آزمایش تراکم استخوان برای سنین بالای ۴۰ سال و مسائل مربوط به یائسگی و عوارض آن، مراقبتهای بهداشت حرفهای بخصوص برای کارگران و کشاورزان، مراقبتها و آموزشهای مربوط به بیماریهای آمیزشی و سوءمصرف مواد مخدر است.
در خانههای بهداشت از برنامهای برای مراقبتهای دوران بلوغ خبری نیست و ظاهراً این امر به خود خانوادهها سپرده شده است. مراقبتهای بهداشتی خانواده شامل تهیه بروشور و کتابهایی در زمینۀ مراقبتهای پیشگیری از بیماریهایی همچون سکتۀ مغزی، قلبی و سرطان است. که با توجه و بررسی محتوای کتابها و بروشورهای آموزشی نکتۀ مهمی که جلب توجه میکند نثر و محتوای نسبتاً سنگین آنها با توجه به میزان سواد روستاییان است؛ آموزشها و مراقبتها شامل موارد پیشگیری از بارداری برای زنان متأهل - البته با شرایط خاص - است. زنانی که بیماری دارند و یا بارداری برایشان خطرناک است. و یا فرزند شیرخوار زیر ۲ سال دارند. خدمات شامل ارائۀ قرص، آمپول و IUD و کاندوم است. برای زنان بالاتر از ۳۵ سال استفاده از قرص به شرط بالا نبودن فشار خون و سالم بودن نتیجۀ آزمایش خون از نظر چربی و دیابت، تجویز میشود. از دیگر مراقبتهای بهداشتی مربوط به زنان، معاینۀ منظم و دورهای پستان و نواحی اطراف آن برای آگاهی از وجود تودههای بدخیم یا خوش خیم است. در خانههای بهداشت، زنان خود باید از بهورزان آموزش صحیح معاینۀ پستان را درخواست کنند، و در صورت وجود هر مشکلی به پزشک ارجاع میشوند و معمولاً جزو برنامههای متداول و سالانه نیست. مسألۀ مهم دیگر انجام منظم و سالیانۀ تست پاپ اسمیر که برای تشخیص به موقع و زود هنگام سرطان دهانۀ رحم انجام میشود است. تنها در برخی از مراکز بهداشت شهری، این نمونهگیری انجام میشود که در آن صورت نیز مراجعه کننده خود باید نمونه را به آزمایشگاه تحویل دهد. این مسأله در روستاها علاوه بر اینکه هزینهای را به زن روستایی تحمیل میکند، خود ملزوم حضور زن روستایی در شهر است که برای زنان برخی روستاها و خصوصاً روستاهای دورافتاده دراستان، امری مشکل و گاه غیرممکن است. زیرا زیست یک زن روستایی به گونهای نیست که صرفاً برای تست و در حالیکه هنوز بیماری رخ نداده چنین هزینهای را به خانواده تحمیل کند. موضوع دیگر بررسی تراکم استخوان است که (با وجود شیردهی در مادران بطور خاص و برای زنان بطور کل) بسیار ضروری و لازم است که هیچ توصیه و راهکار و دستورالعملی برای آن نیز ارائه نمیشود.
توجه به تغذیه و سلامت زنان یکی دیگر از مواردیست که در خانههای بهداشت باید مورد توجه بهورزها قرار گیرد. اما فقط در برخی از مراکز بهداشت برای زنان قرص ویتامین D تجویز میشود یا و وزن و قد و فشار خون کنترل شده و در صورت لزوم توصیه و راهکار ارائه میگردد. از بررسی و نحوۀ مواجهه با یائسگی و راهکار و آموزش برای مقابله با مشکلات خاص این دوران هیچ اثری نیست و بیشتر تمرکز بر روی تشویق به فرزند آوری حتی پس از چهل سالگی (تا ۴۲ سال) است.
از دیگر موضوعات مورد بررسی، مراقبتهای بهداشتی حرفهای است که با توجه به شرایط استان گیلان و وجود زنان کارگر و کشاورز فعال، مهم و ضروریست. متأسفانه هیچ خدمات ویژه و خاصی برای این گروه در نظر گرفته نشده است و با این گروه همانند دیگر مراجعین به خانهها و مراکز بهداشت برخورد میشود. بیماریها و آسیبدیدگیهایی که در اثر فعالیت این زنان در شالیزار و باغات به جسم آنان وارد میشود، از نگاه خانهها و مراکز بهداشت استان دور مانده است. استفاده از انواع کودهای شیمیایی که منجر به بیماری التهاب اطراف ناخن - که در زبان گیلکی به آن (تیۊل فیرشه) میگویند - و به دلیل تشکیل آبسه - مخصوصاً هنگام وجین - درد شدیدی دارد، از دیگر مشکلات مربوط به این گروه از زنان است. مشکلات گوارشی زنان شالیکار که به علت خم شدن طولانی در حین فعالیت کشاورزی دچار برگشت غذا میشوند که میتواند به سرطان مری و ناراحتیهای دیگر در معده منجر شود؛ و تب برنج که در صورت آلوده بودن آب شالیزار به بدن کشاورزان منتقل شده وآنها را بیمار میسازد، از جملۀ بیماریهاییست که بر اثر عوارض ساعتها کار روزانه در مزارع و باغات مرطوب استان، زنان کشاورز را درگیر میکند.
گونۀ دیگری از این بیماریهای زنان کشاورز، بیماریهای مفاصل است که به دلیل ویژگیهای سیستم هورمونی زنان و یائسگی، کار سنگین و طاقت فرسا، ایستادن طولانی مدت در گل و لای شالیزار، زنان همواره در معرض فرسایش، مفصلی یا آرتروز قرار دارند و بیشتر به مفصل زانو آسیب میزند. و همچنین انواع عفونتهای واژینال و بیماریهای قلبی که بر اثر سنگینی و فشار کار زیاد بوجود میآیند و... را هم میتوان در زمرۀ بیماریای زنان برشمرد که متاسفانه در مراجعه به خانههای بهداشت روستایی هیچ خدمات ویژه و خاصی اعم از مشاوره، آگاهی و مراقبت، تجویز دارو و توصیههای بهداشتی یا آموزشی در موردشان پیشبینی نشده و ارائه نمیشود. بیماریها و آسیبدیدگیهایی که در اثر فعالیتهای این زنان در شالیزار و باغها به جسم آنان وارد میشود از نگاه خانهها و مراکز بهداشت دور مانده است.
مشکل آنجا بیشتر به چشم میخورد که گاهی دیده شده بعضی از زنان برای پیشگیری از این دردها دست به دامن مواد مخدر میشوند تا اندکی از دردهای خود بکاهند و با آن مسکن قوی بتوانند ساعات بیشتری را کار کنند. از طرفی هیچ آموزش و راهکار و مشاورهای برای زنانی که دچار سوءمصرف مواد مخدر هستند، در این مراکز و خانههای بهداشت ارائه نمیشود. و بهداشت و سلامت جسمی و روحی آنان از دیدگان پایهگذاران نظام بهداشت در شهرهای کوچک و روستاها دور مانده است. بیماریهای آمیزشی و انتقال آن از طریق رابطۀ جنسی کنترل نشده از موارد دیگر مربوط به بهداشت زنان است که متأسفانه در خانهها و مراکز بهداشت هیچ آموزش و راهنمایی در مورد آن به زنان داده نمیشود. شناخته شدهترین این بیماریها بیماری ایدز است که در عصر جدید نقشی برجسته در به خطر انداختن سلامتی بشر در سراسر جهان ایفا میکند؛ بنابراین آگاهی زنان دربارۀ پیشگیری از ایدز از اهمیت ویژهای برخوردار است. چرا که سلامت و بهداشت زنان در زمینۀ بهداشت و سلامت خانواده در مقیاس کوچک و بهداشت و سلامت جامعه را در مقیاس بزرگ به همراه خواهد داشت.
در سال ۱۳۸۹ در استان گیلان از هر صد نفر ۱۵ - ۲۴ سال ۶۱/۸ درصد و از هر صد نفر با میانگین سنی بین ۱۵ تا ۵۴ سال ۸۲/۵ درصد آگاهی صحیحی در باره پیشگیری از ایدز داشتند؛ که با توجه به این که این آمار در کشور به ترتیب ۹۱/۶ و ۱۳/۹ است، نشان دهندۀ کمبود آموزش و آگاهی در این زمینه بخصوص در ردۀ سنی پر خطر ۱۵ تا ۲۴ سال است. با وجود اینکه در وبسایت رسمی وزارت بهداشت از وظایف مراکز بهداشت، ارائه خدمات دندانپزشکی یا تزریقات و دارویی در بعضی مراکز هم نام برده شده، اما این مراکز در روستاهای استان گیلان مشخص نشدهاند. که این موضوع میتواند یافتن مراکزی با مشخصات فوق را سخت کند. با توجه به افزایش استفاده از گوشیهای تلفن همراه و اینترنت در روستاها، ثبت مراکز و خانههای بهداشت روستایی روی نقشۀ راهنمای آنلاین و تشویق مراجعه کندگان به استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی، میتواند راهی ساده و سریع برای ارتباط بیشتر زنان روستایی با بهورزها و خانههای بهداشت باشد.
طبق بررسیهای انجام شده و با وجود اینکه بین سالهای ۹۰ - ۱۳۵۷ میزان خانههای بهداشت روستایی استان گیلان طی پانزده سال روندی سینوسی داشته - به عبارت دیگر از سال ۱۳۸۰ – ۱۳۵۷ تعداد مراکز خانۀ بهداشت، کاهش، و در سالهای ۱۳۹۰ – ۱۳۸۵ تعداد مراکز خانۀ بهداشت روستایی افزایش، یافته است - بنظر میرسد لازم است به افزایش توان کیفی این مراکز مهم بهداشتی با توجه به جامعۀ هدف آنها و با تمرکز بیشتر بر نیازهای بهداشتی و مراقبتهای ویژۀ زنان نیز پرداخته شود.
این یادداشت برای نخستین بار در شمارۀ ۱۳ ماهنامۀ گیلانˇاؤجا منتشر شده.
دۊ سه رۊز پیشتر که بۊشؤ بۊم خرید. ایتا هف هش ساله پسرزای بیدئم کی یک عالم دسمال کاغذی أنˇ دسˇ مئن دۊبۊ ؤ أ دۊکان اۊ دۊکان شۊیی تا خۊ دسمالانه بۊفرۊشه. خئلی ریزه-میزه بو. می دیل بۊسؤخت. زای به أن سن ؤ سال فقط با درس بخانه ؤ تفریح بۊکۊنه. چره واستی پۊلˇ واسی صبح تا غۊرۊب بیرۊنˇ خانه بچرخه ؤ کار بۊکۊنه؟ أنˇ ره خئلی زۊده کی واردˇ اجتماع ببه. اجتماعی کی همه جۊر آدم اۊنˇ مئن ایسهید. جۊلؤتر ایته چادری دؤخترزای بیدئم کی گۊلدان فۊرؤختی؛ می جۊلویه بیگیفت ۊ بۊگؤفت خاله جان گؤلدان نخایی؟ أنه نگاه بۊکۊدم؛ أنˇ سرمچه شیرین بۊ. بۊگؤفتم چن سال داری؟ بۊگؤفت یازده. چن تا گۊلدان بیهئم. بۊگؤفتم از کؤیه آیی؟ بۊگؤفته خارجˇ شهرˇ جا مینیبۊسˇ مره آیم. بۊگؤفتم تنهایی؟ بۊگؤفت أهأ. می پئر کارگره، نتانه امی مخارجه فارسانه. می مار گۊلدان چاکۊنه ؤ منم انˇ ره فۊرۊشم. أگه هر شب گۊلدانانه نۊفرۊشم می مار مره دعوا کۊنه ؤ گاگلف مجبۊرم تا ۱۰ شب بمانم تا همه تا ره بۊفرۊشم.
جایی بخاندهبۊم کی نصفˇ گیلانˇ کارˇ زاکؤن، ۸ تا ۱۸ سال داریدی ؤ در معرضˇ خشونت قرار داریدی... تازه واستی وشتایی ؤ تشتایی ؤ لیواس ؤ کفشˇ نامۊناسب ؤ در معرضˇ انواعˇ خطران ؤ بیماریان قرار گیفتنم تاب باورید، تا بتانید خۊشانˇ کاره ادامه بدید. بفأمستم چره چادر دۊکۊده. أنه بۊگؤفتم تره خئلی مراقب ببۊ. مره ایه قشنگˇ لبخند بزه بۊشؤ. هر وخت أنˇ دیم ؤ خنده می خاطر أیه می دیل آتیش گیره ؤ أنˇ ره دۊعا کۊنم تا ساقˇ سلامت بمانه.
رۊزنامه مئن بخاندهبوم که ۱۱۰ هزار زای شناسایی بۊبؤستن کی تحصیلˇ جا محرومین، کی فقط نصفˇ اۊشان تحتˇ حمایت قرار بیگیفتن... درحالی کی دۊ میلیۊن کارˇ زاک ایرانˇ مئن ایسأ. تازه بینویشته بۊ أ آمار رسمیه ؤ حۊدۊدˇ هف میلیۊن زاکˇ کارگر دأریم. کارˇ پنهانی زاکان کی مزارع ؤ باغانˇ دۊرۊن خۊشانˇ خانواده’ یاور بیدی ؤ پیلهترانˇ پابپا کار کۊنیدی. یا خۊشانˇ خانواده کارگاهˇ دۊرۊن کار کۊنیدی ؤ هرگز أشانˇ حق ؤ حۊقۊق پرداخت نیبه. اۊشانˇ جا بدتر، مۊهاجرانˇ زاکانیدی کی حۊدۊدˇ نصفˇ أ کارˇ زاکانه تشکیل دهیدی. افغانستان ؤ پاکستانˇ زاکان کی مجبۊریدی خۊشانˇ خانواده’ کۊمک گۊدنˇ وأسی مۊهاجرت بۊکۊنید. حتی قانۊن ؤ بهزیستیم نتانه أشانه حمایت بۊکۊنه، چۊن شناسایی مدرک ناریدی. زاکانی کی مجبۊرید خۊشانˇ پئر ؤ مارˇ اعتیادˇ وأسی ؤ زیندگی ره پۊل ؤ ایته سرپرست نأشتنˇ وأسی، هر کاری بۊکۊنید. کارگاهانˇ میان ایپچه دسمؤزدˇ همرأ کار کۊدن تا فال ؤ آدامس فۊرۊشی ؤ واکسی ؤ... زاکانی کی زاکی ؤ بچگی نۊکۊنیدی ؤ معلۊم نیه آینده مئن چی أشانˇ رافا ایسأ، چۊن نأ سواد ؤ مدرک داریدی نأ بقایده بهداشت ؤ آمۊزش. زاکانی کی خئلی زۊد پیله بیدی ؤ اجتماع خۊ زشتˇ دیمه زۊد أشانه نیشان دهه. خئلی زۊد قبلˇ أنکی أشان -چی جسمی ؤ چی رۊحی- آماده’ بید... خئلی تلخه.
پ.ن:
عکسها برگرفته شده از آلبوم کودکان کار در ایران اثر احمد زاهدی.
این یادداشت برای نخستین بار در شمارۀ ۱۳ ماهنامۀ گیلانˇاؤجا منتشر شده.
برای اطلاع از چگونگی خواندن و نوشتن با رسمالخط گیلکی اینجا را ببینید.
اسفند ماهˇ آخری رۊزان بۊ. ای هفته بؤستی که می کۊچی دؤختر خۊ دۊ تا پایأ ایته کفشˇ مئن دۊکۊدهبۊ کی با بشیم خرید، اۊنم کؤیه! منطقهٔ آزاد. هرچی أنأ بۊگؤفتم زای جان، راه دۊره، شۊلؤغه، أنˇ گۊشˇ مئن نۊشؤ کی نۊشؤ. شال ؤ کۊلا بۊکۊدیم رادکفتیم. مگه أمیره تاکسی گیر آمۊیی؟ همیشه هأتؤیه. وقتی تعطیلات شۊرۊع به ؤ مؤسافران ویشتر أییدی، شهر شۊلؤغأبه تاکسی کار نۊکۊنه .چۊن أشأنˇ ره صرف نۊکۊنه چن ساعت ترافیک ؤ شۊلؤغی مئن بئسن. آخر سر مجبۊر بۊبؤستیم ایته ماشین مؤسافرکشˇ شخصیأ سوارأبیم.
هوا سرد بۊ ؤ بارانم بیگیفتهبۊ. خۊدم همیشه می دؤختره سفارش کۊدیم کی غیرˇ تاکسی، ماشینˇ دیگه سوارأنبه.
پناه بر خۊدا سوارأبؤستیم.
راهˇ مئن راننده، شهرˇ شۊلؤغی ؤ بینظمی جا گله بۊکۊد بۊگؤفت وقتی مؤسافران أییدی، شهر شۊلؤغأبه ؤ اجناس ؤ موادˇ خۊراکی هم گرانأبه. بۊگؤفتم شۊلؤغی ره شمهره حق دهم ولی اجناسأ گران کۊدن دئه مؤسافرانه مربوط نبه ؤ خۊدمان کمکاری کۊنیم. بۊگؤفت مجبۊره أ سن ؤ سالˇ مره بازنشستگی پسی مؤسافرکشی بۊکۊنه. دۊتا پسرˇ لیسانسˇ بیکارم خانه مئن داشتی کی هفتهٔ پیش ایته کی لیسانسˇ عؤمران هم داشتی، ایته آشنا سفارش ؤ واسطگی مرأ، تهرانˇ مئن، بتانسته بۊ انزلی منطقهٔ آزادˇ مئن مشغول به کار ببه!
جاده مئن می چشم بۊخؤرده "به منطقهٔ آزاد انزلی خوش آمدید"ˇ تابلؤیأ.
می دؤختر مره واورسه کی: مامان مگه منطقهٔ آزاد مال بندر انزلی نیست؟ چرا اینجا اینجوری نوشته؟
بۊگؤفتم منطقهٔ آزاد دئه بندر انزلی شین نیه.
بۊگؤفت چرا؟
بۊگؤفتم هرتا شهرˇ منطقهٔ آزاد، أنˇ کۊچˇ فایده أنه کی خۊ مردۊمˇ ره اشتغالزایی بۊکۊنه ؤ شهرˇ اقتصاد ؤ پیشرفته یاور ببه. وقتی "بندر"ˇ کلمه، "أنزلی" ویرجا حذف ببه، یعنی دئه اۊنˇ شین نیه. واقعیتم هأنه کی أ منطقه بندر أنزلی ره هیچ فایدهیی ناشته. کی أگه أتؤ بۊ أن همه جوانان کارˇ وأسی خۊشانˇ کشور ؤ شهرانˇ جا کۊچ نۊکۊدید غریبˇ سامان. راننده خۊ سرأ تکان بده ؤ هیچی نۊگؤفت. ایپچه بعد فرسیم مقصده. أنقدر شۊلؤغ بۊ کی منطقه پارکینگ پۊرأبؤستهبۊ. پارکینگ مجانی بۊ ولی چنوقته کی پۊلی بۊبؤسته ؤ تازه تعطیلˇ رۊزان أنˇ مبلغ بیشترم به؛ بۊمی ؤ غیرˇ بۊمیم نأره. می مؤشکلپسند دؤختر، ایته شلوار ؤ رۊسری خؤره بیهه. چیزی که مره خئلی جالب بۊ فۊرۊشگاهانی بۊ کی هف هزار تا پؤنزده هزار تۊمانی لیواس فۊرؤختیدی ؤ أشأنˇ تعدادم کم نبۊ. خاستم بشم داخل کی ایته قدیمی دۊسته بیدئم ؤ بنابۊکۊد حال ؤاحوال؛ فۊرۊشگاهه أنه نشان بدأم بۊگؤفتم معلۊم نیه لیواسان چۊتؤ تا أیه فارسه. چۊن خئلی نمˇ بۊیأ دهه. خنده بۊکۊد بۊگؤفت من بیشناوستم کی لیواسانه گۊنی مئن دریا تاودیدی کی گؤمرؤکه پۊل فأندید. بعد بۊجؤری طبقه أشأنأ خۊشکأکۊنید. بۊگؤفت می خاخؤر ایته أشانأ بیهئه بۊ، بندهٔ خۊدا حساسیت داشتی، تمامˇ أنˇ جانه خارش بیگیفته، آؤپیله بزه.
بۊگؤفتم پس معلۊم بۊبؤسته چره ارزان فۊرۊشیدی. تازه بقیهٔ فۊرۊشگاهانˇ کسب ؤ کارم کسادأکۊدید. خۊ سره باورده می گۊشˇ کۊن ایواشه بۊگؤفته: دۊرۊسه کی منطقهٔ آزاد شؤغل ایجاد بۊکۊده ولی اۊنˇ ورجا کاذبˇ شؤغلم ایجاد بۊکۊده. مره بۊگؤفته کی چنتا زن ؤ مرد شناسه کی ایپچه پۊلˇ وأسی کیف ؤ کفش ؤ وسیله منطقه جا خارج کۊنید ؤ فأرسانید دلالانˇ دس. زناکان چۊن چادؤر داریدی راحتتر ؤ ویشتر أ کارأ کۊنیدی ؤ أتؤ تانیدی ایپچه درآمد خۊشانˇ ره بدارید.
بۊگؤفته چن باری هم شاهد بۊ کی أشانأ بیگیفتیدی ولی زندگی هزینه ؤ بیکاری وأسی مجبۊر بۊبؤستهبید دۊوارده أ کاره بۊکۊنید. أنˇ مره خۊداحافظی بۊکۊدم واگردستیم بخانه.
خیابانˇ سر أمی همسایه پسرأ بیدئم کی چن تا مؤسافرˇ مره صحبت کۊدی. خۊشانˇ حیاطˇ مئن ایتا سۊییت بزئهبید ؤ عیدˇ تعطیلات ؤ تابستان اۊنه کرایه دئید. می دیلˇ مئن بۊگؤفتم دۊرۊسه مؤسافران ؤ تۊریستان شهرأ شۊلؤغأکۊنید ؤ نخاسته اجناسأ گرانأکۊنید ولی بعضیانˇ ره خؤب درآمدی أورید ؤ تانیدی ایپچه أ می شهرˇ اقتصادأ یاور دئید. میره فکر کۊنم کی بندرˇ أنزلی خالی منطقهٔ آزاد نیه. أنˇ قشنگˇ تالاب تانه خئلی ویشتر تۊریست ؤ گردشگر بداره. شهرˇ مرکزˇ قدیمی ساختمانان مسۊلانˇ بیتوجهی مره دکالستندریدی تانه مۊزه ببه ؤ ساعتˇ مناره کی قدیمˇ زمات دریانوردانˇ راهنما بۊ هسا تانه ایتا تاریخی یادگار ببه ؤ أنزلی بۊخؤفته اقتصاده ایپچه کۊمک بۊکۊنه.
پ.ن:
این یادداشت برای نخستین بار در شمارۀ ۱۲ ماهنامۀ گیلانˇاؤجا منتشر شده.
برای اطلاع از چگونگی خواندن و نوشتن با رسمالخط گیلکی اینجا را ببینید.
هشتم مارس در تقویم جهانی، روز زن نامیده شده، روزی که به نیمی از جمعیت جهان تعلق دارد. جمعیتی که در دنیای سرمایه داری و مرد سالار امروز با انواع تبعیض جنسیتی، قومیتی، نژادی و مذهبی در زمینههای مختلف دست و پنجه نرم میکنند. از دزدیدن دختران مدرسهای در اوگاندا توسط نیروهای افراطی بوکو حرام، اسارت زنان ایزدی توسط داعش، قوانین سختگیرانۀ طالبان در افغانستان که تنها زنان را نشانه رفتهاند، تا آزار و اذیتهای جنسی در هالیوود که به تازگی عیان شده، دستمزدهای نابرابر برای کار یکسان (به عنوان نمونه یک مورد در بی بی سی گزارش شد که در اعتراض به آن چند نفر از گویندگان مرد آن رسانه استعفا دادند). تا حجاب اجباری و نداشتن حق خروج از کشور و منع شدن از ریاست جمهوری، قضاوت و خوانندگی در انظار و نداشتن حق طلاق و حضانت فرزندان و منع از ورود به ورزشگاه ها در ایران، نمونههایی از این دست نابرابریهاست که برای از بین بردن آنها باید تلاش کرد .
این روز به ما یادآوری میکند که برای احقاق حقوق زنان بدون توجه به نژاد، ملیت و مذهب، باید در کنار هم باشیم. و این نه تنها ما زنان بلکه تمام مردانی که جهانی پر از صلح، برابری و شادی آرزو دارند را شامل میشود.
به امید جهانی زیباتر، برابر و پر از صلح و آرامش.
می چۊمانأ واکۊدم. هوا تاریک ؤ رؤشن بۊ می جا سر ویریشتم ؤ بۊشؤم آشپزخانه. کتریه آب دۊکۊدم ؤ بنم گازˇ سر . بۊشؤم پسرانˇ اۊتاق ؤ اشانه دۊخادم: یۊسف! یۊنس! ویریزید شمهره دیر نبه...
اۊنˇ پسی بۊشؤم می دؤخترˇ اۊتاق ؤ أنه دۊخادم: مۊنس جان، جانˇ مارˇ بلا می سر، ویریز...
أنˇ گردˇ صۊرتأ کی نگاه بۊکۊدم خۊدمˇ کۊچیکی مره یاد بمؤ کی می مار مره دۊخاده از خاب: ماری جان، می گۊلˇ دؤختر ویریز بلا می سر.
اۊ زمات، من مره لۊس کۊدم ؤ مره به خاب زئیم تا می مار خۊ قشنگˇ لهجه ؤ شیرینˇ زبانˇ مرأ بازم مره دۊخانه. ولی می دؤختر (مۊنس) دۊس نأشتی. حتی خۊ اسمˇ جا کی من بیادˇ می مار أنˇ ره انتخاب بۊکۊده-بۊم ناراضی بۊ. همش مره گۊفتی: مامان با من گیلکی صحبت نکن. نمیخوام لهجهم عوض بشه.
می مۊنس جان می گۊلˇ دؤختر نانستی که وقتی دیلˇ تأن ؤ تی مارˇ زبانˇ مرأ، تی زاکه ناز دهی چی لذتی دأره.
کتری آب جۊش بامؤ ؤ چأیی بنأم. می چادؤره می سر تاودأم ؤ بۊشؤم نانوایی. وقتی واگردستم مۊنس خۊ دسˇ دیمأ بۊشؤسته ؤ منتظر بۊ. أنˇ براران تۊند تۊند لباس دۊکۊدید. ناشتاییه آماده بۊکۊدم. پسران بۊخؤردید ؤ بۊشؤیید. می مۊنسˇ ره لؤقمه بیگیفتم. أنه کۊمک بۊکۊدم تا حاضرأبه. أنˇ سیا گیرینجی مۊیه شانه بزئم ؤ مچهجیری بۊگؤفتم تی گیسˇ قۊربان ناز گۊل جان...
واگردست ؤ مره اخمˇ مرأ نگاه بۊکۊد ؤ بۊگؤفت: مامان، باز، دوباره شروع کردی.
می لبه گاز بیگیفتم ؤ دئه هیچی نۊگؤفتم. خؤب کی فکر کۊدم بیدئم کی أگه هتؤ پیش بیشه ؤ ماران خۊشانˇ زاکانˇ مره گیلکی صۊحبت نۊکۊنید کم کم أمی ماری زبان فرامۊشأبه ؤ از بین شه. اصلاً تصمیم بیگیفتم خانه مئن می زاکانˇ مره گیلکی گب بزنم. حالا أشانه خۊش بأیه یا خۊش نأیه. حیف أمی زبانه که فرامۊش به.
رۊ بۊکۊدم مۊنسه بۊگؤفتم از امرۊز هر کلمه گیلکی که خانه میان صۊحبت بۊکۊنه می ور جایزه دأره. أنˇ چۊمان برق بزه بۊگؤفته: واقعاً؟
بۊگؤفتم: بله. الانم ویریز بۊشۊ که تره دیر نبه.
وقتی أنه راهی بوکودم می دیلˇ میان فکر بۊکۊدم کی اگه هر کسˇ خانه مئن، زاکان بدانید که اشانˇ ماری زبان چقد شیرین ؤ مؤهمه تانیم أمی زبانه زنده بدأریم.
پ.ن:
این یادداشت برای نخستین بار در شمارۀ ۱۱ ماهنامۀ گیلانˇاؤجا منتشر شده.
برای اطلاع از چگونگی خواندن و نوشتن با رسمالخط گیلکی اینجارا ببینید.
برگردان فارسی این یادداشت در ادامه مطلب 👇 آمده است.
-
کتاب «می شهر» منتشر شد
-
تحلیل محتوای کتابهای فارسی ۱۲ پایه طبق مؤلفههای جنسیتی
-
خودکشی دانشآموز ممتاز (معدل دیپلم 19.5) بعد از کنکور
-
منبتکاری، هنر جان بخشیدن به چوب
-
همکاری در تهیۀ قطورترین کتاب جهان
-
شمارۀ ۲۸ ماهنامۀ گیلان اؤجٰا منتشر شد
-
شمارۀ ۲۷ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجٰا منتشر شد
-
مریم ایراندوست، مربی ملوان انزلی در دیسکاور فوتبال آلمان
-
شمارۀ ۲۶ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجٰا منتشر شد
-
بازداشت کاپیتان کشتی امدادی آلمانی
-
شمارۀ ۲۵ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجٰا منتشر شد
-
مریم ایراندوست: سال ۹۷، سال پیشرفت دختران فوتبال و البته پسرفت امکانات
-
بی توجهی جنبش فمینیستی ایران به زنان روستایی
-
شمارۀ ۲۴ ماهنامۀ گیلان اؤجٰا منتشر شد
-
سرنوشت غمانگیز زنان تیم فوتبال ملوان بندرانزلی
-
شمارۀ ۲۳ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجا منتشر شد
-
زنان؛ کُشتگان کار مضاعف!
-
مسابقۀ فوتبال تیم زنان ملوان بندرانزلی
-
نمایشگاه گروهی عکس زحمتکشان
-
فوتبال زنان ملوان
-
شمارۀ ۲۲ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجٰا منتشر شد
-
تعدادی از فعالان زن مقابل مجلس تجمع کردند
-
تیم پر افتخار بانوان ملوان انزلی احیا شد
-
شمارۀ ۲۱ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجا به همراه یاور منتشر شد!
-
زنان روستایی ستون اول خانواده؛ روایت زندگی«نورجهان» و «گل بانو»
-
ماهنامۀ گیلانˇ اؤجا ۲۰ منتشر شد
-
ماهنامۀ گیلانˇ اؤجا ۱۹، منتشر شد
-
بیمه زنان خانه دار در گیلان مورد استقبال قرار گرفت
-
آغاز تمرین فونبال زنان ملوان
-
تغییر جنسیت تک سهمیه سه گانه ایران در بازیهای آسیایی
-
شهریور ۱۴۰۱ ( ۱ )
-
شهریور ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
مهر ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۲ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۱۲ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۷ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۴ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۷ ( ۲ )
-
تیر ۱۳۹۷ ( ۳ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۴ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۵ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۱۱ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۴ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۵ )