👇خرید کتاب «می شهر» اثر مریم جمشیدی با تخفیف ویژه👇
خرید اینترنتی و آنلاین کتاب «می شهر» از نشر نیروانا، در فروشگاه آنلاین کتاب ۳۰ بوک.
میشهر
👇خرید کتاب «می شهر» اثر مریم جمشیدی با تخفیف ویژه👇
خرید اینترنتی و آنلاین کتاب «می شهر» از نشر نیروانا، در فروشگاه آنلاین کتاب ۳۰ بوک.
بالاخره کتاب به دستم رسید، با همت عزیزانی که بیادعا و خالصانه من را تشویق و ترغیب به نوشتن آنهم به زبان گیلکی کردند که بیوجودشان این کتاب هم وجود نداشت. به امید آنکه قدمی هر چند کوچک در جهت حفظ و دوام زبان مادری برداشته باشم.
در پشت جلد این کتاب آمده:
«کتاب «می شهر» نخستین کتاب به زبان گیلکی است که از یک نویسندهی زن منتشر شده است. مریم جمشیدی بهمبری نوشتن را با داستانکهای کوتاه در وبسایتهای ادبی آغاز کرده است. پس از طی دورهی آموزش ویرایش، ضمن تألیف و ویرایش متون گوناگون و همکاری با وبسایتهایی در همین زمینه، ویراستار و نویسندهی ستون ثابت می شهر در ماهنامهی گیلان اؤجا هم بوده و تاکنون یادداشت و مقالاتی در موضوع زنان نیز منتشر کرده است.
یادداشتهای می شهر که در فاصلهی سالهای ۹۵ تا ۹۸ در ماهنامهی گیلانˇاؤجا منتشر شده است، میتواند سند خوبی برای توصیف بحرانهای اقتصادی و تغییرات زیاد وضعیت معیشتی جامعه در نیمهی دوم دههی نود شمسی از دید یک زن خانهدار گیلک باشد.»
کتاب «می شهر» نخستین کتاب به زبان گیلکی است که از یک نویسندهی زن منتشر شده است. یادداشتهای می شهر که در فاصلهی سالهای ۹۵ تا ۹۸ در ماهنامهی گیلانˇاؤجا منتشر شده است، میتواند سند خوبی برای توصیف بحرانهای اقتصادی و تغییرات زیاد وضعیت معیشتی جامعه در نیمهی دوم دههی نود شمسی از دید یک زن خانهدار گیلک باشد.
کتاب «می شهر» را نشر نیروانا در سال ۱۳۹۹ در ۵۰ صفحه به قیمت ۱۰۰۰۰ تومان منتشر کرده است.
این کتاب را در همهی کتابفروشیهای معتبر استان گیلان میتوانید تهیه نمائید و علاوه بر آن مرکز پخش: تهران، خیابان انقلاب، خیابان فخررازی، خیابان لبافینژاد، پلاک ۱۸۴ – تلفن: ۶۶۴۹۵۸۱۹
و در فروشگاههای:
۱- تهران، خیابان انقلاب، خیابان فخررازی، ژاندارمری غربی، پلاک ۸۸، فروشگاه جمهوری – تلفن: ۶۶۴۸۵۱۱۴
۲- تهران، خیابان کریمخان زند، خردمند جنوبی، کوچه یگانه، کتابفروشی نیماژ – تلفن: ۸۸۸۴۲۶۰
نیز در دسترس علاقمندان است.
انجمن حمایت از حقوق کودکان در جدیدترین پژوهشی که انجام داده به تحلیل محتوای کتابهای فارسی ۱۲ پایه بر طبق مولفههای جنسیتی پرداخته است.
طبق این پژوهش ۹۰ درصد اسامی کتابهای فارسی ۱۲ پایه مربوط به مردان و فقط ده درصد مربوط به زنان است.
علاوه بر این ۹۳ درصد مشاهیر به کار رفته در کتابهای فارسی ۱۲ پایه مربوط به مردان و فقط ۷ درصد مربوط به مشاهیر زن است.
این پژوهش نشان میدهد که ۸۵ درصد تصاویر به کار رفته در کتابهای فارسی ۱۲ پایه مربوط به مردان و فقط ۱۵ درصد مربوط به زنان است؛ این ۱۵ درصد هم بیشتر مربوط به زنانی است که مشغول خانهداری هستند یا دانشآموز و معلم.
۹۱ درصد شخصیتهای قهرمان در کتابهای فارسی ۱۲ پایه نیز مربوط به مردان و فقط ۹ درصد مربوط به زنان است.
شغلهایی که برای زنان در کتابهای فارسی انتخاب شده فقط مددکار، معلم و خدمتکار است و بقیه مشاغل برای مردان انتخاب شده است. علاوه بر این تاکید بر نقش مادری بیشتر به کارهای خانگی از جمله درستکردن غذا، سبزی پاککردن، ریختن چای، میوه آوردن محدود شده و تاکید بر نقش پدری با تصمیمگیری، مشورتدادن و خرید کردن مشخص شده است.
در ادامه نمودارهای مربوط به این مولفهها را با جزییات کامل میبینید:
منبع: خبرآنلاین
پسر ۱۹ ساله که همه تلاشش را کرده بود در کنکور ریاضی موفق شود، وقتی آزمون را خراب کرد تصمیم گرفت به زندگیاش پایان بدهد.
پسر ۱۹ ساله که همه تلاشش را کرده بود در کنکور ریاضی موفق شود، وقتی آزمون را خراب کرد تصمیم گرفت به زندگیاش پایان بدهد.
ساعت ۱۸ روز پنجشنبه گزارش مرگ پسری ۱۹ ساله به قاضی ساسان غلامی، کشیک جنایی پایتخت اعلام شد. با حضور تیم تحقیق در محل حادثه معلوم شد پسری ۱۹ ساله خودش را از پشت بام ساختمانی چهارطبقه به پایین انداخته و جان باخته است.
در بررسیها مشخص شد که او دانشآموزی ممتاز و معدل دیپلمش ۱۹ و نیم بوده است. او یک سالی بود که خودش را در خانه حبس کرده و درس میخواند تا در رشته دلخواهش قبول شود و بالاخره روز کنکور رسید و وی سر جلسه امتحان که روز پنجشنبه برگزار شده بود حاضر شد. اما ظاهرا او در کنکور موفق نبوده و نتوانسته بود آنطور که دلش میخواست به سوالات پاسخ بدهد.
همین مساله باعث ناراحتی او شده و پس از آزمون و بازگشت به خانه به پشت بام رفته و تصمیم هولناکش را عملی کرده بود. بر اساس این گزارش، وسایلی که وی با خودش به سر جلسه کنکور برده بود مانند مداد و پاکن و ... در پشت بام پیدا شد و در این شرایط قاضی جنایی دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی و انجام تحقیقات بیشتر را صادر کرد.
منبع: عصر ایران
مدیرعامل گروه بین المللی فرهنگسازان زندگی سبز گفت: خوزستانیها رکورد دار گینس میشوند و رکورد قطورترین کتاب جهان در ایران شکسته میشود.
مژده افشار مدیرعامل گروه بین المللی فرهنگسازان زندگی سبز و دبیر برگزاری مراسم رونمایی از رکورد قطورترین کتاب جهان در گفتوگو با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از اهواز، گفت: خوزستانیها رکورد دار گینس میشوند، جمعی از نخبگان و نویسندگان این استان با همکاری گروه بینالمللی فرهنگسازان زندگی سبز در نظر دارند در دوران کرونا، رکورد قطورترین کتاب دنیا را جا به جا کنند و در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برسانند.
او با اشاره به تلاش فرهیختگان فرهنگ و هنر برای تدوین کتاب، بیان داشت: در تدوین و انتشار این کتاب بیش از ۱۰۰ها نفر از اقشار مختلف کشور مشارکت دارند و این کتاب با هدف حفظ و احیای هویت و فرهنگ ایرانی چاپ و به موزه سازمان ملل متحد اهدا خواهد شد.
سارا قنبری مدیر روابط عمومی این رویداد گفت: این کتاب با بیش از ۱۱ هزار صفحه و در فصلهای مختلف شامل بخشهای فرهنگی، گردشگری، تاریخی و... خواهد بود.
او افزود: مراسم رونمایی از این پروژه ملی شهریور ماه سال جاری خواهد بود و همچنین علاقهمندان به نویسندگی میتوانند آثار خود را در بخش موضوعات آزاد به دبیرخانه این موسسه ارسال کنند.
سیمین منجزی، بهار آبروشن، سارا قنبری، عاطفه انتظاری، پوریا فریدنپور، سیده نرگس طاهری، معصومه حاتمی، مریم جمشیدی، سمیه نصیری، لیال مالکی، رضا احمدی بابادی، فیروزه حکیمی، زهره نفیسی، انیس عرار، پروین قالبی، شاهین کمیلی اصل، زینب جلیلیان، نگین نظری، سیده فاطمه طاهری، نرگس خدادادی، آزاده امیری، حسین نصیری، زهرا عرار، کمال مکوندی، مهدی مکوندی، شادان کمیلی اصل، مریم طهماسبی، غزل کعبه زاده، روزبه احمدی بابادی، مجتبی حسنزاده، عبداهلل موسوی، فاطمه هادیانفر، آیدین اشتری و آرمین اشتری افراد حاضر در گردآوری، تدوین و تنظیم قطورترین کتاب هستند.
درحال حاضر رکورد قبلی قطورترین کتاب متعلق به دختری الجزائری به نام نورة طاعاهلل است که توانسته با تالیف بزرگترین کتاب جهان به نام أبواب النجاح با ۱۰ هزار و ۵۵۱ صفحه و ۴۵ کیلوگرم وزن در فهرست گینس اسم خود را ثبت کند؛ و همینطوردر رکورد قبلی ماراتن شعر شهر از سوی دیو موریس، شاعر شهر آیووا سروده و در قالب یک مجموعه شعر ۱۰ هزار و ۱۱۹ صفحه و در یک جلد با ضخامت ۶۰ سانتیمتر، چاپ و منتشر شد؛ و نیز پیشتر، این رکورد متعلق به هارپر کالینز بوده که کتاب ۴ هزار صفحهای نسخه کامل مارپل؛ شامل رمانها و داستانهای آگاتا کریستی، را با قطر ۱۲ اینچی در ۵۰۰ نسخه منتشر کرده بود.
دانلود فایل PDF ماهنامۀ فرهنگآفرینان، ویژۀ تهیۀ قطورترین کتاب جهان
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
دفتر چهارم از دورۀ جدید، شمارۀ پیاپی ۲۸، چهارمین سال ماهنامۀ گیلانˇ اؤجا منتشر شد.
روی جلد این شماره عکسی از زنده یاد «یونس آماده»، معلم پیشکسوت و دبیرکل اسبق «کانون صنفی معلمان گیلان» درج شده و متن دو سخنرانی از او به همراه یادداشتهایی از اعضای کانون صنفی معلمان گیلان، دربارۀ او را میتوانید در قالب پروندۀ کوتاهی بخوانید.
طرح دیگر جلد مربوط به راهپیمایی کارگران «آذراب» در اراک است. «فردا روشن است؟!» عنوان نخستین یادداشت شمارۀ ۲۸ اؤجاست که به موضوع چیستی و چگونگی مطالبات تاریخی جامعۀ مدنی کشور پرداخته است. پس از آن مروری بر وضعیت کارگران گیلان در تابستان ۱۳۹۸ در قالب گزارشی با عنوان: «دستمزدهای معوقه، اعتصابات نافرجام و اخراج» آمده است.
در ادامه میتوانید پروندۀ ویژۀ معرفی یونس آماده و یادداشتی با عنوان «فاصلۀ طبقاتی و آموزش و پرورش» را با موضوع مسائل آموزشی بخوانید.
بخش نخست مقالۀ «آنچه نمیبینیم» که به نقد و بررسی تأثیر رسانههای اینترنتی بر جنبشهای مدنی اختصاص دارد نیز در بیست و هشتمین شمارۀ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجا منتشر شده است.
مقالۀ «امنیت ملی چیست و ناقضان آن، کیانند؟» از دیگر مطالب خواندنی این شمارۀ مجلۀ اؤجاست. که در ادامۀ آن میتوانید گفتوگویی کوتاه با صدیقۀ مالکیفرد، همسر هاشم خواستار را نیز که با اتهام اقدام علیه امنیت ملی در بازداشت است، بخوانید.
پشت جلد شمارۀ ۲۸ به معرفی عکاس متولد بندرانزلی، محمد صیاد اختصاص یافته است و گزارشی اختصاصی از نخستین نمایشگاه عکس این هنرمند پیشکسوت را با عنوان «ویرانی و مقاومت» در مجله منتشر شده است.
بخش چهارم «آشپزخانۀ جنگی» که ترجمۀ کتابی است و هر شماره به صورت پاورقی منتشر میشود در شمارۀ ۲۸ میتوانید بخوانید. همچنین «خاطرهای کوتاه از توقفی کوتاه در رشت» که یادیاست از نصرت رحمانی، در این شمارۀ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجا منتشر شده است.
شعرهایی از: قباد حیدر، ایراندخت صابری و سیدعلی صالحی نیز از مطالب خواندنی اؤجای بیست و هشتم است که با معرفی کتابهای رسیده به پایان میرسد.
دفتر سوم از سال چهارم و دورۀ جدید انتشار ماهنامۀ گیلانˇاؤجٰا،تیر و مرداد ۱۳۹۸منتشر شد. طرح روی جلد شمارۀ ۲۷برگرفته از پوشۀ صفحۀ موسیقی «شبانه ۱»، اثر اسفندیار منفردزاده است و صفحۀ دوم اختصاص به معرفی «ناصر رمضانی» هنرمند نقاش اهل انزلی دارد.
سرمقاله با عنوان «تحریم؛ جنگ پنهان علیه زحمتکشان» به موضوع اثرات تحریم بر معیشت مردم و سوءاستفادۀ صاحبان قدرت از این وضعیت برای غارت بیشتر منابع ملی، اشاره دارد. سپس بازنشر مقالهای را با عنوان «اسماعیل، کارگری از هفتتپه» میخوانید که مروری دارد بر اعتراضات کارگری در هفتتپه و وضعیت کارگران پیشروی آن مانند اسماعیل بخشی، و بعد از آن یادداشتی در حمایت از چهار زن بازداشتی روز جهانی کارگر، مرضیه امیری، ندا ناجی، عاطقه رنگریز و آنیشا اسدالهی منتشر شده است.
«قصابی، کسب و کار پزشکی» عنوان یادداشت بعدی منتشر شده در این شمارۀ اؤجٰادر نقد وضعیت پزشکی در استان گیلان با تمرکز بر بیمارستان حشمت رشت است. «عروج و افول تأمین اجتماعی» یادداشت دیگری در ادامۀ این مبحث است که در شمارههای پیشین نیز کمابیش به آن پرداخته شده، و به تاریخچه و ضرورت تأمین اجتماعی میپردازد.
سپس جدولی در «مقایسۀ انواع تشکل در محیط کار» آمده که به تفکیک دامنۀ عضویت، عملکرد، روش و شرایط صندوق تعاونی، اتحادیه، کمیتۀ اعتصاب و شوراها را بررسی و عنوان میکند.
از دیگر مطالب خواندنی شمارۀ ۲۷ماهنامۀ گیلانˇاؤجٰا، گزارشی از پایانه و گمرک بندرانزلیست که به مسائل و مشکلات این صنعت مهم شهرستان به قلم یک بچهشوفر پرداخته است.
یاداشتی دربارۀ پروژۀ زیست پالایی تسریع یافته در تالاب انزلی را با عنوان «بایوجمی، راه نجات یا مرگ تالاب انزلی» نیز میتوانید در این شمارۀ اؤجٰا بخوانید تا با چیستی و چگونگی این طرح مخرب محیط زیست بیشتر آشنا شوید.
در ادامه مقالهای با عنوان «فاصلۀ بیتکوین تا پول دیجیتال عمومی» آمده که پاسخ میدهد بیتکوین چیست و سوداگری با آن چگونه ممکن است؟ و در ادامه بخش سوم پاورقی «آشپزخانۀ جنگی» که ترجمۀ کتابیست دربارۀ اینکه «چطور ارتش آمریکا شیوۀ تغذیۀ شما را شکل میدهد» منتشر شده است.
پایان بخش مطالب این شماره هم «شعر» و معرفی کتاب «شکوفههای زخم، گزیدۀ شاعران عرب» است و همچنین در حمایت از شبکۀ یاری کودکان کار و خیابان، بیانیۀ آن تشکل علیه طرح جمعآوری کودکان خیابان در پشت جلد منتشر شده است.
شمارۀ ۲۷ماهنامۀ گیلانˇاؤجٰا تیر و مرداد ۱۳۹۸،در ۲۸صفحه به قیمت۵۰۰۰تومان هماکنون در دسترس علاقهمندان است.
برگرفته از ماهنامۀ گیلان اؤجا
چهره مصمم مریم ایراندوست از اراده قوی او در راه مبارزه برای به کرسی نشاندن حقوق زنان فوتبالیست ایران حکایت میکند. او سرمربی سابق تیم ملی فوتبال زنان ایران و سرمربی کنونی تیم فوتبال زنان باشگاه ملوان بندر انزلی و یکی از موفقترین و شناختهشدهترین چهرههای فوتبال زنان در ایران است.
مریم ایراندوست هماکنون با اعضای تیم خود برای شرکت در بازیهای دوستانه بینالمللی فوتبال باشگاهی "دیسکاور فوتبال" که از تاریخ ۷ تا ۱۳ مرداد (۲۹ ژوئیه تا ۴ اوت) برگزار میشود در آلمان به سر میبرد.
آسمان از ابر پوشیده شده است اما رنگ صورتی بنرها در محوطه برگزاری "دیسکاور فوتبال"، فستیوال بینالمللی فرهنگی- ورزشی فوتبال زنان، از درخشش ویژهای برخوردار است.
فستیوال ورزشی "دیسکاور فوتبال"، جشنوارهای برای نزدیکی فرهنگها که توسط زنان و برای زنان برگزار میشود، امسال دهمین سال بنیانگذاری خود در آلمان را جشن میگیرد. استادیوم ورزشی "ویلی کرسمن" در منطقه کرویتسبرگ شهر برلین، پایتخت آلمان، این روزها شاهد مسابقات زیادی در ارتباط با این فستیوال است.
چهره مریم ایراندوست، سرمربی ۴۰ ساله و موفق فوتبال زنان ایران که برای شرکت در این تورنمنت به آلمان سفر کرده است، در هنگام ورود به این استادیوم ورزشی میدرخشد. او که موهای خود را با روسری سفیدی پوشانده است به همراه اعضای تیمش وارد زمین میشود.
سنگاندازیها
ایراندوست که خود فوتبالیست موفقی بوده اکنون به عنوان سرمربی تیم باشگاهی ملوان بندر انزلی ایران به کار مشغول است. او به خبرنگار دویچهوله از تلاشهای زیاد و مبارزه برای فوتبال زنان و برابری حقوق ورزشکاران زن در ایران میگوید.
پس از اختلافنظرها و مشاجراتی که سه سال پیش در باشگاه در بندر انزلی در پی اظهارات رئیس باشگاه درباره بازی زنان روی داد، تیم فوتبال زنان منحل شد. دو سال پس از آن با تغییر و تحولاتی که انجام گرفت مریم ایراندوست کار خود را دوباره به عنوان سرمربی تیم فوتبال زنان در این باشگاه آغاز کرد.
او درباره این دوران میگوید: «در این زمان من نواختن پیانو را یاد گرفتم و به تحصیل در رشته ورزش پرداختم اما اینها چیزی نبودند که من را از نظر درونی راضی کنند، چیزی در زندگیم کم بود. مبارزه بسیار سختی بود، احساس میکردیم مثل زندانیانی هستیم که در حصار بتونی به سر میبریم. حالا دوباره بازی میکنیم. این انرژی زیادی به ما میدهد.»
انرژی فوقالعاده و انگیزه زیاد بازیکنان این تیم را در هنگام بازی با ۲۰ تیم دیگر شرکت کننده در فستیوال امسال دیسکاوری میتوان دید.
ایراندوست با توجه به این خصوصیات بازیکنانش است که میگوید: «این همان چیزی است که باعث ویژگی بازی فوتبال زنان در ایران میشود.»
سرمربی تیم ملوان میافزاید: «الان این طور نیست که مردها بگویند زنان جایی در بازی فوتبال ندارند. اما شما هم در اینجا، در آلمان باید برای برابری حقوق ورزشکاران زن مبارزه کنید. در ایران هم درست همین است. اما پیشرفتهای خوبی حاصل شده، الان امکانات زیادی به وجود آمده و حمایتهای بیشتری از ما میشود. اما زنانی هم هستند مثل من که سنشان بالاتر است و برای آنها این امکانات وجود نداشت. ما تلاش میکنیم این نیرو را در خودمان را حفظ کنیم و بهترین کار را برای بازیکنان جوان انجام دهیم.»
مادری دلسوز برای تیم
مریم ایراندوست میگوید:«من در دوران کودکی به همراه پدرم به استادیوم میرفتم. بازیکنان تیم من به نسبت آن زمان ما، الان شرایط به مراتب بهتری دارند.»
ایراندوست که خود پسری ۱۷ ساله دارد می افزاید:«احساس من این است، پس از این که دوباره مسئولیت تیم را برعهده گرفتم، مثل این میماند که دوران بارداری سختی را پشت سر گذاشتهام. برای من اعضای تیم مثل خانوادهام هستند، بازیکنان مانند فرزندان من هستند و من احساس مادری نسبت به آنها دارم. مادری سختترین کار دنیا است.»
تیم ایران در بازی خود گلهای زیادی را به ثمر رساند. اعضای ذخیره تیم که روی نیمکتهای ویژه نشستهاند نیز مثل بازیکنان در زمین، پس از هر گل از خوشحالی به هوا میپرند و هم تیمیهای خود را تشویق میکنند. ایراندوست هم با شادی برای تشویق پیش بازیکنان میرود.
پس از آن که او از جلوی بنر صورتی رنگی که روی آن نوشته شده "شهامت مبارزه داشته باش" عبور میکند به سمت محل گفتوگو میآید و به صحبت در باره کار و بازیهای هفتگی در ایران ادامه میدهد: «ما خیلی دوست داریم مانند بازیکنان مرد با هواپیما به شهر محل بازی برویم و نه با اتوبوس. گاهی اوقات ۴۰ ساعت برای شرکت برای یک بازی در راه هستیم، ۲۰ ساعت رفت و ۲۰ ساعت برگشت.»
ایراندوست توضیح میدهد که سفر با اتوبوس ارزانتر است و "لیگهای مردان پول لازم را در اختیار دارند، اما لیگ زنان نه".
این مربی به عدم برابری دستمزد فوتبالیستهای زن و مرد در تمام کشورهای جهان اشاره میکند: «مثلا شما قراردادهای کریستیانو رونالدو را با مارتا یا آلکس مورگن مقایسه کنید، امکاناتی که در اختیار بازیکنان مرد و زن گذاشته میشود را با هم مقایسه کنید. این مشکل فقط مربوط به ایران نیست. ما باید برای تغییر این وضعیت در همه جا با یکدیگر همکاری و در این جهت تلاش کنیم.»
باران شروع به باریدن میکند. ایراندوست بارانی رنگارنگ خود را به تن میکند و در ادامه میگوید: «بازی فوتبال مرا بسیار خوشحال و همزمان غمگین میکند.» سرمربی تیم ملوان در توضیح این موضوع میگوید: «من از ده سالگی میخواستم فوتبال بازی کنم. به مادرم میگفتم دلم میخواست پسر باشم تا بتوانم بازی کنم. دلم میخواست برای این کار تغییر جنسیت بدهم. مادرم شوک شده بود. به او گفتم اگر میخواهی این کار را نکنم مردم را قانع کن و به پدرم بگو که مرا با خود به استادیوم ببرد تا بتوانم بازیهای فوتبال را از نزدیک تماشا کنم.»
رفتن با شادی و بازگشت با اشک
ایراندوست تعریف میکند: «حتی یک روز در استادیوم رفتم روی زمین تا بوی چمن زمین را استشمام کنم و روی زمین بازی بودن را احساس کنم.»
او ادامه میدهد: «برای این موضوع رفتم دفتر مسئولان مختلف، دائما باید با مردها بحث میکردم تا بتوانم راهی را هموار کنم. شش ماه تمام با سری افراشته به دفاتر مختلف میرفتم و با چشمانی گریان بیرون میآمدم. اما در پایان موفق شدم، میبینید، الان ما اینجا هستیم.»
نیمه اول بازی به پایان رسیده است. ایراندوست با خرسندی لبخند میزند: «آرزوی من برای آینده این است که زنان اجازه ورود به استادیمهای ورزشی را داشته باشند و بتوانند بازیها را از نزدیک تماشا کنند. من خوشحالم و افتخار میکنم که بازیکن فوتبال شدم.»
"دیسکاور فوتبال" در سال ۲۰۰۹ میلادی توسط ۲۰ تن از زنان به عنوان یک اتحادیه فرهنگی ورزشی در برلین پایهگذاری شد. هدف "دیسکاور فوتبال" مبارزه برای برابری حقوق زنان ورزشکار و مبارزه با تبعیضات جنسیتی در این عرصه در جهان است. از ۱۰ سال پیش این اتحادیه فستیوالهایی را در کشورهای گوناگون برای تمرین و بازیهای دوستانه فوتبال و دیدار و بحث و تبادل نظر در این باره برگزار میکند.
فستیوال امسال در برلین برگزار میشود و در این دوره از رقابتها تیمهایی از آلمان، آرژانتین، شیلی، بولیوی، نپال، اسپانیا، سوریه، اردن، صربستان، ایتالیا، ارمنستان، استرالیا، لیبی، افغانستان، پاکستان، فرانسه، آفریقای جنوبی و گینه نو شرکت دارند.
منبع: دویچه وله فارسی
بیست و ششمین شمارۀ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجٰا، دفتر دوم از سال چهارم خرداد ۱۳۹۸ منتشر شد.
طرح روی جلد شمارۀ ۲۶ عکس زنی دستفروش در ییلاق ماسال اثر متین یزدانی است و پشت جلد پوستری از کانون صنفی فرهنگیان گیلان در تداوم حمایت از سیلزدگان.
این شمارۀ گیلانˇ اؤجٰا با مقالۀ «چگونه خصوصی سازی صنعت را نابود کرد؟» آغاز میشود که به نقد سیاستهای خصوصی سازی و تأثیر آن بر تعطیلی صنایع در استان گیلان، با بررسی نمونۀ صنایع ابریشم میپردازد. سپس «صورت وضعیت» آمده که به خبرهای معیشت و زندگی، مبارزات و مقاومت کارگران و مزدبگیران گیلان در ماههای اردیبهشت تا نیمۀ نخست خرداد ۹۸ اختصاص دارد.
«جنبش کارگری، از توهم تا واقعیت» عنوان مقالهایست که دربارۀ امکانات و مخاطرات جنبش کارگری و تشکلیابی آن نوشته شده. همچنین در پیوند تشکلهای کارگری با مسئلۀ بنیادی تأمین اجتماعی یادداشتی در «ضرورت وجود اتحادیهها و کانونهای بازنشستگی-کارگری، پشتوانهای برای تأمین اجتماعی» را میتوانید در شمارۀ ۲۶ اؤجٰا بخوانید. در ادامه نیز ترجمۀ گفتوگویی با دبیر کل اتحادیۀ جهانی تأمین اجتماعی با عنوان «پیامدهای اقتصاد دیجیتالی برای تأمین اجتماعی» منتشر شده است.
دیباچهای بر شعرها و ترانههای کار در گیلان و مازندران با عنوان «کارآوا» از دیگر مطالب شمارۀ خرداد ماه ماهنامۀ گیلانˇ اؤجٰا است.
دو گفتوگو، نخست با زن شاعری در بندر انزلی که نخستین مجموعۀ شعرش را با مضامین محیط زیستی با عنوان «مرزهای نیلوفری» منتشر کرده و دیگر گفتوگویی با کودک کار و خیابان در رشت با عنوان «آرزوی انتقام در من و دوستانم مشترک است» نیز در این شماره مجله منتشر شده است.
معرفی «کمپین مردمی حفاظت از ساحل (مخیری) شریعتی آستارا» و معرفی گروه دوچرخهسواران «همرکابان سبز بندر انزلی» هم در اؤجای ۲۶ خواندنی است.
بخش دوم ترجمۀ کتاب «آشپزخانۀ جنگی» و یادداشت «آنچه در دانشگاه گیلان گذشت، همچنان به دنبال گلوله؟!» از دیگر مطالب منتشر شده در شمارۀ خرداد ۱۳۹۸ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجٰا هستند؛ که با طرح و مطلبی در معرفی بیژن اسدی پور، هنرمند باسابقۀ انزلی آغاز و با پوستر برگزیدۀ «پوپولیسم» از بهرام غروی، هنرمند جوان منجیلی به پایان میرسد. شمارۀ ۲۶ ماهنامۀ گیلانˇ اؤجٰا، خرداد ۱۳۹۸ در ۲۸ صفحه به قیمت ۵۰۰۰ تومان در دسترس علاقهمندان است.
برگرفته از وبلاگ ماهنامۀ گیلان اؤجا