کار خانگی، شغلی ۲۴ساعته، مادامالعمر، بدون مرخصی، حقوق و مزایا، که دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. این کار خانگی زنانه(!!) با نزدیک شدن به سال نو رنگ و بویی دیگر برای خانمها دارد.
کارهای سخت و طاقت فرسایی که زنان خانهدار و شاغل را درگیر خود میکند. گویی مسابقهای شروع میشود که هرکسی زودتر و بهتر آن را انجام دهد کدبانویی تمام عیار و زن خانهداری است.
صبح پس از راهی کردن بچهها و آقای خانه، بالاخره تصمیم میگیرم از اتاق خواب شروع به خانه تکانی کنم. قبل از هر کاری به فکر تهیۀ ناهار هستم. ناهار که رو براه شد، به اتاق میروم. پرده و ملافهها را داخل ماشین لباسشویی میاندازم و در دل سازندگان ماشین لباسشویی را دعا میکنم. ملزومات پاک کردن و برق انداختن شیشهها را با خود به اتاق میبرم. مشغول تمیز کردن شیشهها هستم که زنگ خانه را میزنند. همسرم به دنبال مدرکی که جا گذاشته به خانه برگشته است. دوباره از چارپایه بالا میروم. همسرم میگوید مراقب باش که نیفتی و در همان حال لباس و پوشش مرا برانداز میکند. میگویم اگر آنقدر نگران منی بیا و تو شیشهها را پاک کن. میگوید عجله دارد و میرود.
به نظر من سختترین قسمت خانه تکانی مرتب کردن کمد و کشوهاست. چند ساعتی وقتم را میگیرد تا لباسهای بلا استفاده و کهنه را جدا کنم و بقیه را مرتب و منظم سر جایشان بگذارم. بعد از گردگیری و تمیز کردن گوشه و زوایای اتاق به آشپزخانه میروم تا ناهار را آماده کنم. زنگ به صدا در میآید و بچهها خسته و گرسنه وارد میشوند. سفره را پهن میکنم. بعد از خوردن غذا به سراغ ماشین لباسشویی میروم. پرده و ملافههای تمیز را پهن میکنم. به اتاق میروم و جارو میکشم. چقدر دلم چایی میخواهد. کمرم و دستم درد میکند. پرده را با زحمت فراوان وصل میکنم. بالاخره تمام شد. راهی آشپزخانه میشوم. ظرفهای کثیف را میشویم. حالا نوبت تهیۀ شام است.
این یک مرحله از مراحل خانه تکانی همراه با خانهداری همیشگی من است. گاهی فکر میکنم اگر همکاری سایر اعضای خانه هم بود با شادی و رضایت بیشتری به استقبال سال نو میرفتم...
این یادداشت نخستین بار در کانال تلگرام کار خانگی منتشر شده است.