بهمبری

می‌شهر

گزارش ویدئویی اسب کاسپین

دریافت
عنوان: اسب کاسپین
حجم: 12 مگابایت
توضیحات: گزارش تصویری اسب کاسپین

اسب خزری یا همان کاسپین با قدمت بیش از پنج هزار سال، به عنوان یکی از قدیمی‌ترین نژادهای اسب موجود در جهان است که خاستگاهش استان گیلان بوده و جد اولیه تمامی اسب های خونگرم جهان است.
اسب کاسپین یا اسبچه خزر با قدمت بیش از پنج هزار سال به عنوان یکی از قدیمی‌ترین نژادهای اسب موجود در جهان تا سال ۱۳۴۵ منحصراً در ایران وجود داشت.
نام رسمی این اسب در ایران بنابر اعلام وزارت جهاد کشاورزی مطابق با نام بومی و بین اللملی اسب کاسپین است. این نژاد جد اولیه تمامی اسب های خونگرم دنیا بوده که خاستگاه اصلی و اولیه این نژاد اسب در گیلان است.
این اسب مدتی در حالت انقراض قرار داشت اما امروزه در ایران و از سال ۹۰ تا کنون، مجتمع نگهداری ذخایر ژنتیکی اسب کاسپین در رشت وظیفه حفاظت از این گونه کم نظیر را بر عهده دارد.

منبع: خبرگزاری مهر

۵۹۴ مورد کودک آزاری‌ طی سال گذشته در گیلان

کودک آزاری

مدیرکل بهزیستی گیلان به ۱۳ هزار و ۸۰۰ مورد مداخله در اورژانس بهزیستی گیلان در سال گذشته اشاره کرد و گفت: از این تعداد ۵۹۴ مورد کودک آزاری، ۴۰۶ مورد همسر آزاری، ۲۳۱ مورد خودکشی و ۱۸ مورد سالمند آزاری بوده است.
به گزارش ایسنا، محمدرضا پارسی در نشست با خبرنگاران به مناسبت هفته بهزیستی، گفت: شعار امسال سازمان بهزیستی «بهزیستی محور مسئولیت و سلامت اجتماعی» است که از۲۴ الی ۳۰ تیر ماه به عنوان هفته بهزیستی نامگذاری شده است. وی افزود: بر اساس برنامه توسعه ششم دولت سازمان بهزیستی را مکلف کرده همه شهرهای دارای جمعیت بالای ۵۰ هزار نفری استان به اورژانس اجتماعی مجهز شوند. پارسی با بیان اینکه در سه ماهه اول امسال مرکز اورژانس اجتماعی در شهرستان رودسر و لنگرود راه اندازی کردیم، ادامه داد: تاکنون ۹ مراکز اورژانس اجتماعی در گیلان فعالیت دارند. مدیرکل بهزیستی گیلان اضافه کرد: در پنج شهرستان آستانه اشرفیه، صومعه سرا، ماسال، شفت و رضوانشهر مراکز اورژانس اجتماعی راه‌اندازی می‌شود.
پارسی، مدیرکل بهزیستی گیلان با اشاره به اینکه پیشگیری از طلاق به بهزیستی سپرده شده است، اظهار کرد: از طرف دادگاه پرونده ۸ هزار و ۹۰۰ زوج به بهزیستی ارجاع داده شد و تحت مشاوره قرار دادیم که در این راستا بالغ بر ۱۲ درصد به سازش منجر شد. وی تصریح کرد: ۱۵ هزار کودک در کشور به علت بیماری‌های ژنتیکی با معلولیت متولد می‌شوند که مشاوره ژنتیک از اقدامات مهم زوجین است.
 پارسی گفت: سال گذشته بیش از ۳۱ هزار دانش آموز مقطع متوسطه، پیش‌دانشگاهی و دانشجویان آموزش‌های لازم پیش از ازدواج را فرا گرفتند. مدیرکل بهزیستی گیلان با بیان اینکه کلیه ازدواج‌هایی که رخ می‌دهد، زوجین باید تحت غربالگری ژنتیک قرار گیرند، گفت: ۷۳۶ مورد مشاوره ژنتیک انجام شد. هم‌چنین هزینه‌های مربوط به اقشاری که بضاعت مالی ندارند را بهزیستی تأمین می‌کند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

آیا حیف نیست؟

تیم فوتسال می شهر رشت

خبرهایی که از باسابقه‌ترین تیم گیلانی در مسابقات لیگ فوتسال زنان ایران به گوش می‌رسد، اصلاً جالب نیست. 

در سال‌های اخیر که استان گیلان در رشته‌های مختلف لیگ مردان چه ورزش‌های تیمی مثل فوتسال، هندبال، بسکتبال، والیبال و واترپلو و چه در رشته‌های انفرادی همچون پینگ پنگ، بوکس، کشتی، وزنه‌برداری، تکواندو، جودو و کاراته حتی یک تیم هم نداشت، فوتسال زنان گیلان البته با اسامی مختلف تیمی را به رقابت‌های لیگ می‌فرستاد و در اوج مشکلات مالی نیز نتایج خوبی می‌گرفت و یک بار هم نایب قهرمان ایران شد. 

اما تداوم و تشدید مشکلات مالی موجب گردیده که تیم موفق گیلانی در آستانۀ انحلال قرار بگیرد و “می رشت سپیدرود” فصل آینده در مسابقات لیگ فوتسال زنان کشور شرکت نکند. در این صورت بازیکنان و حتی سرمربی تیمی که برای ورزش گیلان عناوین قابل توجهی به دست آورده (معصومه جهانچی) به استان‌ها و تیم‌های دیگر خواهند رفت. آیا حیف نیست که گیلان سرمایه‌های ورزشی‌اش و تیم باسابقه و موفق خود در لیگ فوتسال زنان ایران را به آسانی از دست بدهد؟

منبع: روزنامۀ خزر

رنج‌های پنهان پشت جذابیت بازار

نگاهی به وضعیت زنان دست‌فروش بازارهای گیلان

زنان گیلانی همواره مشغول تلاش، فعالیت و کسب ‌و کار بوده‌اند و همیشه سهم مهمی در اقتصاد خانواده و در نتیجه جامعه داشته‌اند. چه آنان که کار سخت و طاقت‌فرسا و پر از مخاطره کشاورزی را انجام می‌دهند چه آنان که با پهن کردن بساط دست‌فروشی در بازارهای محلی شهرهای مختلف گیلان در پی کسب روزی و گذران زندگی خود و خانواده هستند. زنانی که شاید دیگر قدرت انجام کارهای سخت کشاورزی را ندارند و به ناچار به دست‌فروشی و فروش محصولات محلی و خانگی و دست‌ساز خود رو آورده‌اند تا از این راه کمی از هزینه‌های کمرشکن زندگی را تامین کنند.
در بازارهای محلی گیلان یکی از مولفه‌هایی که زیاد به چشم می‌خورد و به سوژه مناسب دوربین‌های عکاسان نیز تبدیل شده˛ زنان دست‌فروشی‌اند که مشغول فروش محصولات کشاورزی این استان هستند و ترکیب رنگ محصولات با لباس‌های این زنان باعث جذب نگاه‌های عکاسان شده است اما در پشت این رنگ‌های دل‌فریب مسائل و مشکلاتی وجود دارد که کمتر دیده شده‌اند. این زنان غالبا از روستاها به بازارهای هفتگی شهری می‌آیند و قسمت‌هایی از بازارها را به خود اختصاص داده‌اند. پدیده دست‌فروشی در بازارهای محلی گیلان هر چند عرفا پذیرفته شده اما در قوانین عادی به‌خصوص در قانون کار و استخدامی هیچ حق و حقوقی برای این افراد مطرح نشده است و اصلا دست‌فروشان به رسمیت شناخته نشده‌اند.
زنان دستفروش در شنبه بازار بندرانزلی

زنان در جنبش جنگل

جنبش جنگل، میرزا کوچک و همرزمانش کمابیش مطرح و شناخته شده‌اند؛ اما موضوعى که کمتر به آن توجه و پرداخته شده، حضور و نقش زنان در جنبش جنگل است که با نثار مال و جان خود در این نهضت نقش مهمى داشتند.
ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻘﺪﯾﺮﻯ ﺑﯿﻦ ﺯﻧﺎﻥ گیلان ﺭﻭﺍﺝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﺁﻣﺎﺩه‌ی ﻗﯿﺎمی ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﻗﻮﺍﻯ ﺟﻨﮕﻞ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺩﺭﮔﯿﺮ جنگ ﺑﻮﺩ، زنان در تامین آذوقه‌ی جنگلی‌ها نقش مهمی بر عهده داشتند؛ به طوری که گاه حتی ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺧﻮﺭ ﻭﺿﻊ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﻰ ﺧﻮﺩ، ﺑﻪ جنگلی‌ها ﻫﺪﺍﯾﺎﯾﻰ ﺗﻘﺪﯾﻢ می‌ﮐﺮﺩﻧﺪ.
سرنوشت قیام جنگل برای بخشی از زنان هم دارای اهمیت بود؛ چنان‌که پس از ورود ﻣﯿﺮﺯﺍ به رشت پس از در هم کوبیدن ﻗﺸﻮﻥ ﺩﻭﻟﺘﻰ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﺎﺩﻯ ﺧﺎﺻﻰ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻮﺍﺯ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ؛ چنان‌که فخرایی نوشته: ﺁﻧﺎﻥ ‏«ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ‏» ﻣﻰﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺘﺼﻞ ﺩﺳﺖ ﻣﻰﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻞﻫﺎﯾﻰ ﻧﺜﺎﺭ ﻣﺠﺎﻫﺪﺍﻥ ﻣﻰﮐﺮﺩند.
دﺭ ﮐﻨﺎﺭ قبر ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ ﺟﻨﮕﻠﯽ، ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﺑﺮمی‌خوﺭﻳﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﺴﻮﻧﺪ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﺍﺳﺖ: «ﺑﯽ ﺑﯽ ﺟﻨﮕﻠﯽ»، «ﺑﯿﮓ ﺧﺎﻧﻢ ﺟﻨﮕﻠﯽ» ﻭ… زنانی که احتمال دارد از همسران جنگلی‌ها و یاور آنان در پشت جبهه بوده و تاکنون کمتر به مشارکت آنان در جنبش جنگل پرداخته شده است.
فیلم داستانی تبلیغاتی روسی «گیلˇ دختر» که پس از شکست جنبش جنگل در جمهوری شوروی آذربایجان با بازی احسان‌الله خان در نقش خودش ساخته شده، به زنی به همین نام اشاره دارد؛ ﮔیلˇ ﺩﺧﺘﺮ که در داستان این فیلم زنی آزاده و همسر یک جنگلی است، پس از مرگ همسر به همراه فرزند خردسالش به صفوف جنگلی‌ها می‌پیوندد. این داستان اما تنها یادآوری است بر اهمیت نقش زنان در جنبش جنگل. چه موارد غیرداستانی هم بسیار است. 

دختر گیلان

ﺟﻨﮕﻠﯽﻫﺎ بخشی از اسلحه‌ی مورد نیاز خود را ﺍﺯ ﺣﻤﻠﻪﻫﺎﯼ ﭼﺮﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﺷﻐﺎﻟﮕﺮ ﺩﺭ ﮔﯿﻼﻥ ﻭ ﺗﻮﺳﻂ ﺯﻧﯽ ﺑﻪﻧﺎﻡ ﺑﻠﻮﺭ ﺧﺎﻧﻢ در ﻣﻨﺠﯿﻞ مصادره می‌کردند. ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺧﻮﺩ ﮐﻤﯿﻦﮔﺬﺍﺭﯼ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽﻫﺎ ﻭ ﻣﺼﺎﺩﺭﻩ‌ی ﺳﻼﺡﻫﺎﯾﺸﺎﻥ را ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ آن‌ها ﺭﺍ ﺑﻪ جنگلی‌ها می‌داد که درباره‌ی اقدامات او داستان‌پردازی‌ها و افسانه‌سازی‌های فراوانی شده است.
احمد ﮐﺴﻤﺎﯾﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ‌ی ﻭﺍﻗﻌﻪٔ ﺟﻨﮓ ﻣﺎﮐﻠﻮﺍﻥ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻣﯽکند ﮐﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻇﻬﺮ ﺩﻭ ﺯﻥ تالشى ﺩﯾﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﭘﻨﺞ ﻧﻔﺮ ﻗﺰﺍﻕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺿﺮﺏ ﭼﻤﺎﻕﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﻪ ﺍﺭﺩﻭ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﮔﻮﯾﺎ ﺯﻥﻫﺎ ﻗﺰﺍﻕﻫﺎﯼ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻞ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻀﻤﯿﻦ ﻣﺼﻮﻧﯿﺖ ﺟﺎﻧﺸﺎﻥ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺑﻪ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. او ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﺗﺎﻟﺶ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﻫﺎﺗﯽباعث شده بود ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ ﻭ ﺍﯾﻼﺕ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨد.
لشگرآرا در رساله ای درباره جنبش جنگل درباره‌ی همسر میرزا نوشته: «میرزا کوچک همسری داشت به نام بانو جواهر که او را صدیقه نیز می‌گفتند، یک سال و چند ماه پیش از درگذشت میرزا به همسری او درآمده بود، به گفته محمد نیاکان (هژبر) و حبیب الله خان مدنی(دو همرزم میرزا) این بانوی دلیر پیش از آنکه باردار و صاحب فرزند شود لباس چریکی می‌پوشید و گاه در مبارزات میرزا در کنار او بود». او که در دشوارترین زمان و اوج ناامیدی، حاضر به جدایی و طلاق (که پیشنهاد میرزا بود برای رهایی از آزار و محنت بیشتر) نشد، از زنان موثر در جنبش جنگل است که میرزا درباره‌اش گفته: ﺩﺭﺱ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻧﻮﺍﻥ ﺁﻣﻮﺧﺖ ﺯﯾﺮﺍ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻗﻠﺐ ﺗﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺭﮎ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺳﺖ...
ﻋﺎﻗﺒﺖ ﻣﯿﺮﺯﺍ، با نام یک زن در خلخال به ﻧﺎﻡ ﻋﻈﻤﺖ ﺧﺎﻧﻢ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ. ﻋﻈﻤﺖ ﺧﺎﻧﻢ ﻓﻮﻻﺩﻟﻮ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﺧﺎﻥ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﻭ ﻧﻬﻀﺖ ﺟﻨﮕﻞ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﺮﺩ. ﻋﻈﻤﺖ ﺧﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ همه‌ی ﻗﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﮐﻮﭼﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ میرزا ﭘﺴﺮ ﻋﻈﻤﺖ ﺧﺎﻧﻢ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻣﯿﺮ ﻧﺼﺮﺕ را نایب والى گیلان قرار داد. گفته شده پس از شکست جنبش و گریز ناخواسته‌‌ی میرزا به کوهستان، او ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﻬﺮ ﺧﻠﺨﺎﻝ ﮔﺮﺩﯾﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ هم‌پیمانش در آن شهر ﭘﻨﺎﻫﻨﺪﻩ ﮔﺮﺩﺩ؛ ﻋﻈﻤﺖ ﺧﺎﻧﻢ ﻓﻮﻻﺩﻟﻮ ﺧﻮﺍﻫﺮ ‏ﺍﻣﯿﺮ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺷﺎﻃﺮﺍﻧﻠﻮ، ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺁﻫﻨﮓ ﺧﻠﺨﺎﻝ کردﻩ ﻭ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﺰﺩ او ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺑﻪ ﺭﻏﻢ ﺧﻄﺮﺍﺗﻰ ﮐﻪ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﻰ ﻣﻰ ﮐﺮﺩ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﭼﻨﺪ ﺻﺪ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﺳﺮﮐﺮﺩﮔﻰ ‏ﻗﻠﯿﭻ ﺧﺎﻥ ﺷﺎﻫﺴﻮﻥ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻮﺍﺯﺵ ﺑﻔﺮﺳﺘﺪ ﺗﺎ او ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﻭ ﻋﺰﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ ﻭﻟﻰ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﯾﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺩﭼﺎﺭ ﺧﺸﻢ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻭ ﺑﺮﻑ ﻭ ﺑﻮﺭﺍﻥ شد ﻭ در ﺳﺮﻣﺎﻯ ﺷﺪﯾﺪ ۱۱ ﺁﺫﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۰۰ کشته شد.

این مقاله نخستین بار در ماهنامۀ «گیلانˇاؤجا» پیش شمارۀ ۲ اسفند ۱۳۹۴ منتشر شده است. 
۱ ۲ ۳
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan