بهمبری

می‌شهر

دو شعر کوتاه

۱)

پرواز می‌کنم
با پاهایم
وقتی
پای تو در میان باشد

 

۲)

همسایه نیستیم
اما
من هم‌سایه توأم

چاپ کتاب «می شهر»

کتاب می شهر منتشر شد

بالاخره کتاب به دستم رسید، با همت عزیزانی که بی‌ادعا و خالصانه من را تشویق و ترغیب به نوشتن آن‌هم به زبان گیلکی کردند که بی‌وجودشان این کتاب هم وجود نداشت. به امید آن‌که قدمی هر چند کوچک در جهت حفظ و دوام زبان مادری برداشته باشم. 

در پشت جلد این کتاب آمده:

«کتاب «می شهر» نخستین کتاب به زبان گیلکی است که از یک نویسنده‌ی زن منتشر شده است. مریم جمشیدی بهمبری نوشتن را با داستانک‌های کوتاه در وب‌سایت‌های ادبی آغاز کرده است. پس از طی دوره‌ی آموزش ویرایش، ضمن تألیف و ویرایش متون گوناگون و همکاری با وب‌سایت‌هایی در همین زمینه، ویراستار و نویسنده‌ی ستون ثابت می شهر در ماهنامه‌ی گیلان اؤجا هم بوده و تاکنون یادداشت و مقالاتی در موضوع زنان نیز منتشر کرده است.

یادداشت‌های می شهر که در فاصله‌ی سال‌های ۹۵ تا ۹۸ در ماهنامه‌ی گیلانˇاؤجا منتشر شده است، می‌تواند سند خوبی برای توصیف بحران‌های اقتصادی و تغییرات زیاد وضعیت معیشتی جامعه در نیمه‌ی دوم دهه‌ی نود شمسی از دید یک زن خانه‌دار گیلک باشد.»

خبر انتشار کتاب و مراکز بخش را این‌جا بخوانید

همکاری در تهیۀ قطورترین کتاب جهان

خبر همکاری در تهیۀ قطورترین کتاب جهان

مدیرعامل گروه بین المللی فرهنگسازان زندگی سبز گفت: خوزستانیها رکورد دار گینس می‌شوند و رکورد قطورترین کتاب جهان در ایران شکسته می‌شود. 

مژده افشار مدیرعامل گروه بین المللی فرهنگسازان زندگی سبز و دبیر برگزاری مراسم رونمایی از رکورد قطورترین کتاب جهان در گفت‌وگو با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از اهواز، گفت: خوزستانیها رکورد دار گینس می‌شوند، جمعی از نخبگان و نویسندگان این استان با همکاری گروه بین‌المللی فرهنگسازان زندگی سبز در نظر دارند در دوران کرونا، رکورد قطورترین کتاب دنیا را جا به جا کنند و در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برسانند. 

او با اشاره به تلاش فرهیختگان فرهنگ و هنر برای تدوین کتاب، بیان داشت: در تدوین و انتشار این کتاب بیش از ۱۰۰ها نفر از اقشار مختلف کشور مشارکت دارند و این کتاب با هدف حفظ و احیای هویت و فرهنگ ایرانی چاپ و به موزه سازمان ملل متحد اهدا خواهد شد. 

سارا قنبری مدیر روابط عمومی این رویداد گفت: این کتاب با بیش از ۱۱ هزار صفحه و در فصلهای مختلف شامل بخشهای فرهنگی، گردشگری، تاریخی و... خواهد بود. 

او افزود: مراسم رونمایی از این پروژه ملی شهریور ماه سال جاری خواهد بود و همچنین علاقه‌مندان به نویسندگی می‌توانند آثار خود را در بخش موضوعات آزاد به دبیرخانه این موسسه ارسال کنند. 

سیمین منجزی، بهار آبروشن، سارا قنبری، عاطفه انتظاری، پوریا فریدنپور، سیده نرگس طاهری، معصومه حاتمی، مریم جمشیدی، سمیه نصیری، لیال مالکی، رضا احمدی بابادی، فیروزه حکیمی، زهره نفیسی، انیس عرار، پروین قالبی، شاهین کمیلی اصل، زینب جلیلیان، نگین نظری، سیده فاطمه طاهری، نرگس خدادادی، آزاده امیری، حسین نصیری، زهرا عرار، کمال مکوندی، مهدی مکوندی، شادان کمیلی اصل، مریم طهماسبی، غزل کعبه زاده، روزبه احمدی بابادی، مجتبی حسنزاده، عبداهلل موسوی، فاطمه هادیانفر، آیدین اشتری و آرمین اشتری افراد حاضر در گردآوری، تدوین و تنظیم قطورترین کتاب هستند. 

 درحال حاضر رکورد قبلی قطورترین کتاب متعلق به دختری الجزائری به نام نورة طاعاهلل است که توانسته با تالیف بزرگترین کتاب جهان به نام أبواب النجاح با ۱۰ هزار و ۵۵۱ صفحه و ۴۵ کیلوگرم وزن در فهرست گینس اسم خود را ثبت کند؛ و همینطوردر رکورد قبلی ماراتن شعر شهر از سوی دیو موریس، شاعر شهر آیووا سروده و در قالب یک مجموعه شعر ۱۰ هزار و ۱۱۹ صفحه و در یک جلد با ضخامت ۶۰ سانتیمتر، چاپ و منتشر شد؛ و نیز پیشتر، این رکورد متعلق به هارپر کالینز بوده که کتاب ۴ هزار صفحه‌ای نسخه کامل مارپل؛ شامل رمانها و داستانهای آگاتا کریستی، را با قطر ۱۲ اینچی در ۵۰۰ نسخه منتشر کرده بود.

دانلود فایل PDF ماهنامۀ فرهنگ‌آفرینان، ویژۀ تهیۀ قطورترین کتاب جهان

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

قصهٔ مادرانه

زن گیلانی

چشمانم را می‌بندم. به گذشته‌ها سفر می‌کنم.

دختری را می‌بینم با گیس‌های بافتهٔ بلند، با ابروهای به‌ هم پیوسته و مژه‌های تاب‌دار، بینی قلمی و دهانی که لحظۀ خندیدن ردیف دندان‌های مروارید مانندش را به رخ می‌کشد.
چه سبک‌بار و شاد بودم! چه آرزوها که در سر نمی‌پروراندم! کودکی‌ام به جست‌وخیز در کوچه پس‌کوچه‌های روستا و بازی با دختران همسایه، به آب آوردن از چشمه، دوشیدن شیر گاو و گوسفندها، رج‌ به رج بافتن پشت دار قالی‌، گذشت.

بزرگتر که شدم به پختن نان و غذا برای خانواده و کار در مزرعه روزگار گذراندم، تا این‌که روزی من را پای سفرۀ عقدی نشاندند که دامادش را هرگز ندیده‌ بودم. خان‌زاده‌ای شهرنشین که مرا با خود به شهر آورد و تا به خود آمدم چهار فرزند قد و نیم‌قد دورم را گرفته بودند.
همسرم همیشه در سفر بود و من به تنهایی فرزندانم را بزرگ‌ کردم و به سر و سامان رساندم. بعد از مرگِ همسرم سال‌ها در خانه‌ام زندگی کردم‌ تا وقتی که فرزندانم ارث طلب کردند و من را به آسایشگاه سپردند. کسی دیگر حوصلهٔ مراقبت از من را نداشت.

حالا من مانده‌ام با دست‌های لرزان و خمیده، با چشم‌های کم‌سو و منتظری که به در دوخته شده تا شاید روزی، یکی از عزیزانم به دیدنم بیاید. امیدی که روز به روز کم‌رنگ‌تر می‌شود.

این یادداشت نخستین بار در پایگاه خبری دیدگاه برتر مدیریت منتشر شده است.

قدردانی از معلمان زحمتکش

روز معلم در راه است و امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس مراسمی برگزار نمی‌شود؛ من می‌خواهم با یاد کردن از معلم‌های تأثیر‌گذار بر مطالعه و خواندن و نوشتنم، از ایشان تشکر و قدردانی کنم.

«خانم فرد معلم سوم ابتدایی، خانم زیارانی معلم ادبیات راهنمایی و خانم شکری معلم ادبیات دبیرستان»

هر سه این عزیزان در مقاطع مختلف تحصیلی با تشویق‌ها و دل‌گرمی‌هایشان من را به ادبیات و زبان فارسی علاقه‌مند و‌ دلبسته کردند. امیدوارم اگر در قید حیاتند، سلامت باشند و اگر از دنیا رفته‌اند روحشان شاد و در آرامش باشد.

«اولین معلمی که جرقۀ خوندن و نوشتن رو در ذهنم روشن کرد خانم فرد معلم سال سوم ابتداییم بود، وقتی انشایی که دربارۀ بی‌رحمی سربازان آمریکایی در جنگ بین آمریکا و ویتنام نوشته بودم، رو با خودش برد تا به همسر و فرزندش نشون بده‌ و این کارش کلی بهم انگیزۀ خوندن برای بهتر نوشتن داد، چون اولین کسی بود که به نوشتنم توجه کرد. من در محیطی زندگی می‌کردم که کتاب‌ خوندن مخصوصاً برای دخترها خیلی ارزشمند نبود و حتی گاهی مورد تمسخر و ریشخند اطرافیانم هم قرار می‌گرفتم؛ اما این معلم دلسوز با تشویق غیر مستقیم بهم فهموند که خواندن و نوشتن کاری ارزشمنده. گاهی یک حرکت به ظاهر سادۀ معلم، چراغ‌ راهی برای ادامۀ زندگی می‌شه.
این بود خاطرۀ من.
مریم جمشیدی ۹ ساله از تهران» smiley

این بادداشت نخستین بار در پایگاه خبری دیدگاه برتر مدیریت منتشر شده است.

پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan